عنوان داستان: آرامش و آشوب
نویسنده: ژرفین
آرامش و آشوب هر دو در ابتدا و پیش از بروز هرگونه علمکردی در انسان، ساخته شده در ذهن هستند. ما نیز این واژگان "آشوب و آرامش" را فقط از منظر مفهوم ابتدایی ذهنی، مورد بررسی قرار میدهیم و نه درخصوص مفهوم آشوب و آرامش در مسائل اجتماعی یا خانواده و یا موضوعات غیره که در بستری دیگر قابل ملاحظه و بازنگری هستند
از لحاظ ذهنی این دو واژه نسبت به تداوم تکرار و میزان تمرکز بر هرکدام از آنها و پردازششان در ذهن با رجعت به هریک از آنها مثلا صرف ساعات بیشتر روی افکار و احساسات مربوط به آشوب یا آرامش و برآیندی که از آنها در زندگی پیدار می شود
این دو کیفیت متفاوت حالات روحی انسانها در پایه ریزی وجود هر انسان ناهمسان است و همچنین علاوه بر مسائل ریشه ای دیگری در رشد فردی هر یک از اشخاص اجتماع ، بصورتی مستقل، تجارب و خاطرات ناهمگون وجود داشته که افراد مختلف را با پیشینه ای ناهمتا از یکدیگر متمایز می گرداند و از این حیث هر انسان موجودی مستقل و ناهمگون با دیگریست
آرامش در قلب به جوشش در می آید و در رگها به جریان می افتد و مسیر موج دار و پر تلاطم لحظه را نسبت به احساسات موجود در فراز و نشیب آن در مکان و زمان را، بصورت انرژی جنبشی با به حرکت درآمدن خون در بدن به گردش می آورد و پیش می راند تا همهٔ سرزمین تن را به اختیار خودش در بیاورد و گاه تا حدودی حاکم مطلق ذهن می شود . آشوب تا زمانی که ذهن از اتاق بایگانی خود پروندهٔ حل نشده ای را به جریان می اندازد در پس ذهن همواره در کمین است تا در بدترین حالات و ناهماهنگی و سقوط ها از روزنه ای به انتظار نگاه میکند تا در لحظاتی که انسان به جنون آنی دچارمیشود را رصد کند تا در زمان مناسب و موعد مقرری که مخصوص اوست نه پیشتر و نه دیرتر ظهور کند و آشوب از گوشه کنار شورش میکند و سایه ای از غم را در سرزمین قلب می گستراند
ولی تا زمانی که قلب می تپد و آرامش یا دیگر احساسات ناب انسانی در رگ ها بوسیله اندامهاو رشته های عصبی با تلاطم خون در ارتباط است و ذهن همه تلاش را انجام میدهد تا با استفاده از قضاوت بر این افکار و تجربیات و اطلاعات نسبت به خرد و روشن بینی که دارد سطحی از دیدگاه و نقطه نظر را دارا شود که باعث تفاوت نقطه نظر افکار و جهان بینی در انسانهای مختلف در هر نسل یا قشر یا مغایرت افراد حتی در اعضاء یک خانواده باشد
عموما یادگیری و تجربه و تصمیم در برخورد به هنگام مواجه دوباره درباره یک پدیده و رویارویی در هر اجتماع نسبت به هر انگیزه ای که در ذهن انسانها است موارد دیگررا به وجود میاورد که بین عقل و احساس یکی به دنبال آرامش و دیگر از پی آشوب می رود
آرامش نیاز انسان است آرامشی که فقط سود و زیان خودمان در آن نباشد و منفعت جهان در آن باشد بدون پیگیری پرونده های پر از آشوب و فتنه ساخته شده در ذهن هر انسانی به دنبال آرامش برای خود و دیگران باشیم